معنی fixed assets به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈfɪkstˈæˌsets fɪkstˈæsets

معنی

plural preposition
دارایی‌های ثابت

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fixed assets

noun long-term assets

Synonyms: nonliquid assets, plant and equipment

ارجاع به لغت fixed assets

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «fixed assets» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fixed assets

لغات نزدیک fixed assets

- fixed
- fixed asset
- fixed assets
- fixed charge
- fixed field

پیشنهاد بهبود معانی

دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری